جدول جو
جدول جو

معنی علی ایوبی - جستجوی لغت در جدول جو

علی ایوبی
(عَ یِ اَیْ یو)
ابن صلاح الدین یوسف بن ایوب، مشهور به الملک الافضل نورالدین. وی در سال 566 هجری قمری در مصر متولد شد و در زمان حیات پدر خود صلاح الدین ایوبی، حاکم دمشق بود و پس از درگذشت صلاح الدین، برادر ملک افضل یعنی ملک عزیز به اتفاق عم خود ملک عادل سه بار به دمشق حمله کرد و آنجا را از دست ملک افضل خارج ساخت و صرخد را به وی سپرد. ملک افضل در صرخد باقی ماند تا وقتی که ملک عزیز درگذشت، آنگاه به مصر رفت و چند صباحی بر آنجا حکومت راند ناگاه عمش ملک عادل بر آن دیار حمله برد و آنجا را تصرف کرد و فقط شهر سمباط را به ملک افضل داد. ملک افضل نیزباقی عمر را در این شهر گذراند و در سال 622 هجری قمری درگذشت. وی پادشاهی فاضل بود و در نویسندگی مهارت داشت و شعر نیز می سرود. وزارت او را ابوالفتح نصرالله بن ابی الکریم محمد بن عبدالکریم شیبانی جزری، مشهور به ابن اثیر و متوفی به سال 637 هجری قمری عهده دار بود. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 592) (الاعلام زرکلی بنقل از کامل التواریخ ابن اثیر ج 12 ص 164. وفیات الاعیان ج 1 ص 371. الاعلام. شرفنامه ص 92. السلوک مقریزی ج 1 ص 216)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ جَ)
ابن احمد جشوبی، مکنّی به ابوالحسن. وی از حکمای متقدم بود و تصانیف بسیار داشت که از آن جمله است: یوبه نامه. (از تتمۀ صوان الحکمۀ ظهیرالدین بیهقی چ لاهور ص 102). در معیارالاشعار منسوب به خواجه نصیرالدین (ص 6) نیز نام او آمده است
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ دَ رَ)
ابن علی دیربی شافعی، مکنّی به ابونصر. صوفی بود. او راست: مختصرفتح الملک المجید المؤلف لنفع العبید، که در ششم جمادی الاولای سال 1216 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الخدیویه ج 2 ص 228)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَیْ یو)
ابن حجازی بن محمد بیومی حسنی ادریسی شاذلی شافعی خلوتی دمرداشی احمدی. صوفی و محدث. وی در سال 1100 یا 1108 هجری قمری متولد شد و درسال 1183 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الاسرار الخفیه الموصله الی الحضره العلیه. 2- خواص الاسماء الادریسیه. 3- شرح بر الاربعین النوویه. 4- شرح الحکم ابن عطأالله کندری. 5- الفوز و الانتباه فی بیان من لایلتفت الی سواء. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 56). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: هدیهالعارفین ج 1 ص 768. ایضاح المکنون ج 2 ص 212. عجائب الاّثار جبرتی ج 1 ص 337. جامعالکرامات حسن کوهن ص 142. فهرس الخدیویه ج 2 ص 66. السرالمصون جمیل العظم ص 111
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
مقری و تجویددان قرن سیزدهم هجری بود و در نظم سخن نیز دست داشت. او را منظومه ای است در مخارج حروف. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرست الخدیویه ج 7 ص 482)
لغت نامه دهخدا
(عُ مَ رِ اَیْ یو)
ابن شاهنشاه بن ایوب ایوبی. ملقب به تقی الدین و مظفر. وی برادرزادۀ سلطان صلاح الدین، و شخصی شجاع بود و او را جنگهایی با فرنگی هارخ داده است. تولد او در ’فیوم’ مصر روی داد و بسال 582 ه. ق. از جانب عم خود حاکم حماه گشت و در سال 587 ه. ق. در آنجا درگذشت. وی شخصی فاضل و ادیب بودو شعر نیکو می سرود. (از الاعلام زرکلی از وفیات الاعیان ج 1 ص 383 و خطط مبارک ج 6 ص 15). رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 7 ص 588 و طبقات سلاطین اسلام ص 68 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن مقرب بن منصور بن مقرب بن حسن بن عزیز بن ضبار ربعی عیونی، ملقب به جمال الدین و مکنی به ابوعبدالله. رجوع به علی ربعی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَلْ)
ابن علی بن محمد بن احمد بن حبیب قلیوبی. شاعر مصری. وی درایام العزیز عبیدی میزیست و فرماندهان و منشیان او را مدح میگفت. و در تشبیهات دستی توانا داشت به طوری که برخی او را هم ردیف ابن المعتز دانسته اند. او در حدود سال 412 هجری قمری در اوایل دولت الظاهر علی بن منصور درگذشت. (از الاعلام زرکلی از فوات الوفیات ج 2)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَیْ یو)
ابن محمد بن علی مقری فیومی. مورخ بود و در سال 770 هجری قمری درگذشت. او راست: نثرالجمان فی تراجم الاعیان. (از معجم المؤلفین از فهرس المخطوطات المصورۀ لطفی عبدالبدیع)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
خیرالدین بن احمد بن احمد بن نورالدین علی ایوبی فاروقی حنفی. شیخ الاسلام وفقیه نعمانیان بود. در بدایت حال از مولد خود رملۀفلسطین به مصر رفت و مدتی در آنجا اقامت گزید و سپس به رمله بازگشت و به سال 1081 هجری قمری درگذشت. از آثار اوست: الفتاوی الخیریه لنفع البریه در فقه حنفی. (از ریحانه الادب). و رجوع به معجم المطبوعات شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن حسن بن طوبی. مکنی به ابوالحسن. ادیب و نویسنده و شاعر و معاصر معز بن بادیس بود. وی به مشرق نیز سفر کرد. و پیش از سال 454 هجری قمری میزیست. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین به نقل از الخریدۀ عماد ج 11 ص 30)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اُ مَ)
ابن طاهر بن معوضه بن تاج الدین قرشی اموی، مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به الملک المجاهد. یکی از مؤسسان دولت بنی طاهر در یمن. رجوع به علی طاهری (ابن طاهر...) شود
ابن عبدالله بن خالد بن یزید بن معاویه بن ابی سفیان اموی سفیانی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سفیانی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن زید بن محمد بن حسین بن سلیمان بن ایوب انصاری اوسی خزیمی بیهقی شافعی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی بیهقی و ظهیرالدین (ابوالحسن علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَیْ یو)
ابن محمد بن عبدالرحیم بن محب الدین بن ایوب مکی شافعی، مشهور به ایوبی. از خطبای مسجدالحرام بود و در سال 1086 هجری قمری درگذشت. او راست: القصور المشیده المشرفهفی مدح المقام العالی المولی احمد قاضی مکهالمشرفه ای بیاضی زاده. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 761. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 228)
لغت نامه دهخدا
ابن علی بن محمود ایوبی. برادر بزرگ ملک مؤید اسماعیل بود ولیکن ناصر اسماعیل را مقدم داشت و حسن املاک بسیار داشت و در 726 هجری قمری درگذشت. (دررالکامنه ج 2 ص 28)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَیْ یو)
ابن محمود مظفر بن محمد منصور بن تقی الدین عمر مظفر بن شاهنشاه ایوب، ملقّب به نورالدین. از امرای ایوبی. وی در سال 635 هجری قمری متولد شد و پس از انقراض دولت ایوبی. در دمشق مسکن گزید و در سال 692 هجری قمری در آنجا درگذشت. (از الاعلام زرکلی بنقل از ابن الوردی ج 2 ص 238)
لغت نامه دهخدا